کد مطلب:328005 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:254

وظیفه امام (رئیس حکومت) درباره رفاه و آسایش همگانی
در صورتی كه همیاری مسلمانان تأمین كننده نیازمندی های نیازمندان نباشد، بر دولت اسلامی لازم است اقدام نماید و مستقیماً بر چگونگی وضع اقتصادی و بهداشتی و فرهنگی مردم نظارت نماید و وسایل معیشت و آسایش آنان را فراهم آورد و رفاه حال ایشان را به اندازه كفایت روبه راه كند.



در مرحله اوّل كه تعاون و همیاری افراد اجتماع و تأمین ضروریات زندگی مورد نظر است، امكان دارد بر اثر برخی نارسایی ها و موانع، بعضی از اقشار ملّت دچار مشكلات و مضایق مادّی باشند و از زندگی مرفّه برخوردار نباشند و در سختی به سر برند; در این موقعیت است كه رئیس دولت (امام) علاوه بر این كه نیازمندی های ضروری و اوّلیه مردم را برآورده می سازد، وسیله زندگی مرفّه و مرتّبی را مطابق محیط و زمان و شؤون افراد فراهم می كند.



نصوص و مآخذ فراوانی در دست است كه بر مسؤولیت دولت در برابر تكفّل افراد اجتماع اسلامی و تأمین هزینه های زندگی مرفّه تأكید می نماید و ما برخی از آنها را در این جا می آوریم:



1ـ در صحیحه حمّاد بن عیسی آمده است: «امام وارث كسی است كه وارث ندارد; و معاش كسی را كه چاره ای برایش نیست (و درمانده است)، تأمین می كند»(1).



2ـ عطا از حضرت ابی جعفر(علیه السلام) روایت كرده كه به آن حضرت عرض كردم: «قربانت گردم! وامی دارم كه هر وقت آن را به یاد می آوردم، حالم (دگرگون و) تباه می شود. آن حضرت فرمود: سبحان الله! آیا خبر نداری كه پیامبر(صلی الله علیه وآله) در یكی از سخنرانی هایش فرمود: هر كس فرزندی را كه نتواند خودش را اداره كند، باقی گذارد، یا وامی بر جای گذارد، بر عهده من است ...»(2).



3ـ از پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) روایت شده: «كسی كه متصدی مالی از اموال ما بشود و همسری نداشته باشد، (با آن مال) زن بگیرد (و ازدواج نماید) و هر كه مسكنی نداشته باشد، مسكن تهیه كند. و كسی كه وسیله سواری یا خدمتگزار ندارد، برای خود وسیله سواری یا خدمتگزار آماده كند. و هر كه در غیر آن امور (در اموال ما تصرف كند و) گنجینه یا شتر اتخاذ (و ذخیره) نماید، در روز قیامت به صورت خائن و دزد محشور می گردد»(3).



4ـ امیر مؤمنان علی(علیه السلام) فرموده است: «خدا را! خدا را! درباره اقشار پایین (اجتماع)! آنان كه چاره ای ندارند و مسكین و نیازمند و گرفتار و در سختی و رنجورند. در این طبقه هم سؤال كننده است كه نیاز و بیچارگی اش را اظهار می دارد و هم كسی است كه به عطا و بخشش نیازمند است، اما (از عفّت و حیا) اظهار نیاز نمی كند. برای رضای خدا آنچه را كه از حق خودش درباره ایشان بر عهده تو قرار داده، مراعات كن و سهمی از بیت المال را كه در اختیار داری و (نیز) سهمی از عواید خالصه اسلام را در هر شهر برای ایشان مقرر بدار; زیرا دورترین ایشان را همان نصیب و بهره ای است كه نزدیك ترین ایشان از آن برخوردار است (و همگان باید از درآمد دولت اسلامی عادلانه بهره مند شوند) ...»(4).



5 ـ امام صادق(علیه السلام) روایت كرده كه پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمود: «من از هر مؤمنی به خود او سزاوارترم و پس از من علی(علیه السلام) در باره مؤمنان از خود ایشان اولی است. عرض كردند: معنی این سخن چیست، فرمود: این (مفهومِ) فرموده پیامبر(صلی الله علیه وآله) است كه: هر كس بمیرد و از خود وام یا بازماندگانی كه وسیله معیشت ندارند، بر جای گذارد، برعهده من است (كه قرضش را ادا نمایم و عهده دار هزینه بازماندگانش باشم) و هر كس بمیرد و مالی از خود باقی گذارد، از ورثه او است. پس هر گاه كسی مال نداشته باشد، بر خودش ولایت ندارد و از جهت آن كه مخارج عیال (و افراد تحت تكفل) خود را تأمین نمی كند، نسبت به آنان حق ندارد، كه امر و نهی نماید و پیامبر و امیرالمؤمنین و امامان بعد از ایشان به آن ملزم هستند (یعنی مخارج افراد نیازمند بر عهده ایشان است). از این رو از مردم به خودشان سزاوارترند. تنها چیزی كه موجب شد عموم یهودیان اسلام بیاورند، همین گفتار رسول خدا بود; زیرا ایشان نسبت به خود و افراد تحت تكفلشان آسوده خاطر شدند(5) (و دانستند كه نگهداری و كفالت خودشان اگر بی سر و سامان و بدون نفقه باشند و نیز خانواده ایشان پس از فوتشان اگر بدون هزینه بمانند، بر عهده پیامبر و پس از آن حضرت بر عهده جانشینان او است)». چنان كه پیش تر اشاره نمودیم، عطوفت و مهربانی اسلامی، از حدود برادری دینی می گذرد و افرادی را كه مسلمان نیستند، نیز شامل می شود. آری از آیینی كه پیامبرش رحمت برای جهانیان است،(6)جز این انتظاری نیست.



عمر بن عبدالعزیز به عبدالحمید بن الرحمان كه در عراق بود، نوشت: عطایا (و مستمری) مردم را (از بیت المال) خارج كن (و به آنان بده). عبدالحمید به وی نوشت این كار را كردم، باز هم در بیت المال اموالی موجود است. عمر در جواب نوشت: بنگر كه اگر قرضداری قرض دارد، در صورتی كه قرضش در راه سفاهت و اسراف نبوده، قرضش را ادا كن.



عبدالحمید گزارش داد كه وام های مردم را دادم، در عین حال اموالی در بیت المال باقی است. عمر نوشت: توجه كن كه هر جوانی كه بینوا است و می خواهد ازدواج نماید، او را تزویج كن و برای زنش مهریه قرار بده.



او نوشت: هر جوان عزبی را كه یافتم، تزویج كردم و در بیت المال، مال وجود دارد.



عمر نوشت: پس از آن كه این كار را انجام دادی، نگاه كن هر كسی كه از اهل ذمّه جزیه ای بر او هست و عایدی زمینش كم است، پیشاپیش به اندازه ای كه نسبت به فعّالیت در زمینش تقویت شود (و بیشتر تولید نماید)، به او بده. ما از او در یك سال و دو سال چیزی نمی خواهیم(7).



از این قضیّه و مانند آن، رحمت و گستردگی مقررات اسلامی فهمیده می شود و چنین بر می آید كه اسلام می خواهد تمام افراد بشر اعم از مسلمان و غیر مسلمان در رفاه و آسایش باشند.



از سعید بن مسیّب نقل شده است كه رسول خدا موقوفه ای را برای خانواده هایی یهودی مقرر داشت كه بعد از وفات آن حضرت نیز برقرار بود(8).



در تفسیر آیه مباركه «و یُطْعِمُونَ الطَّعامَ علی حبِّهِ مِسْكیناً و یَتیماً و أَسیراً» نقل شده است: اسیری كه اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) درباره اش ایثار كردند و خود با آب افطار كردند و غذای خود را به او دادند، از مشركان بود(9).

1 . عن حمّاد بن عيسي عن العبد الصالح في حديث طويل ... و هو (الإمام) وارث من لاوارث له يعول من لا حيلة له ... . وسائل الشيعه، ج6، ص365.



2 . عن عطا عن أبي جعفر، قال: قلت له: جعلت فداك إنّ عليّ ديناً إذا ذكرت فسد عليّ ما أنا فيه فقال: سبحان الله أما بلغك أنّ رسول الله كان يقول في خطبة: من ترك ضياعاً فعليّ ضياعه و من ترك دَيناً فعليّ دينه. وسائل الشيعه، ج13، ص92.



3 . عَن الرَّسولِ الاكْرم(صلي الله عليه وآله): ألا من ولي لَنا شيئاً وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ امرأةٌ فليَتزوّج امرأةً و مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَسْكَنٌ فَلْيَتّخِذْ مَسْكَناً وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَرْكَبٌ فَلْيتّخِذُ مَرْكَباً وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ خادِمٌ فَلْيَتّخِذْ خادِماً فَمَنْ اتّخَذَ سِوي ذلِكَ كَنْزاً و ابِلا جاءَ يَوْمَ القِيامَة غالا سارِقاً ... . الاموال، ص 279; كنزالعمال، ج6، ص41.



4 . في نهج البلاغة في كتاب الإمام إلي مالكِ الاشتر ... ثُمَّ اللهَ، اللهَ في الطَبَقةِ السُفلي مِنَ الّذين لا حيلَة لَهُمْ مِنَ المَساكينِ وَ المُحتاجينَ وَ أَهْلَ البُؤْسي و الزمني فإن في هذهِ الطَبَقةِ قانعاً و معترّاً ... . نهج البلاغه، فيض الاسلام، نامه 53.



5 . عن سفيان بن عيينة عن أبي عبدالله(عليه السلام) أنّ النَّبي(صلي الله عليه وآله) قالَ: أَنا أولي بكلّ مؤمن مِنْ نَفْسِه و عليٌّ أولي به من بعدي. فقيل له: ما معني ذلك؟ فقالَ: قول النبي(صلي الله عليه وآله) مَنْ تَرَكَ دَيناً أوضِياعاً فعليّ و من تَرَكَ مالا فلورثته. فالرَّجُلُ ليستْ لَهُ وِلايةٌ عَلي نَفْسه إذا لم يكُنْ لَهُ مالٌ ... . اصول كافي، ج2، ص264.



6 . و ما أَرْسَلْناكَ الاّرحمةً للعالَمين. انبيا(21) آيه 107.



7 . كتب عمر بن عبدالعزيز إلي عبدالحميد بن عبدالرحمان ـ و هو بالعراق ـ : أن أَخرِجْ للنّاسِ أَعطياتهم. فَكَتَبَ إلَيْهِ أَن انْظُرْ كلَّ مَن أدان في غير سفه و لاسرف عنه ... . الاموال، ص 265.



8 . عن سعيد بن المسيّب: أنّ رسول الله تَصدَّقَ صَدَقةً عَلي أَهْل بيت مِن اليَهودِ فَهِيَ تَجْري عليهم. همان.



9 . عن ابن جريح في قوله تعالي «وَيُطْعِمُونَ الطَّعاَم...» قال لم يَكُنْ الاَسَيرُ يومئذ إلاّ مِنْ الْمُشْرِكينَ. همان; فخر رازي، تفسير الكبير، ذيل آيه 9 سوره انسان.